من از نهایت شب حرف می زنم

 

این روزها قیمت دلار و وضعیت معاش دغدغه اکثریت عامه مردم شده، انقدر جو و اوضاع مملکت نا بسامان هست که شخص اول مملکت هم نمی تونه از پس از این آشفته بازار بر بیاد. بعضی در فکر اصلاحات هستند و بعضی همچنان بر سر اصول خود پای فشاری می کنند و هنوز هم برگزاری کنسرت و راه اندازی قهوه خانه در قم نگرانشان می کند.

اما مردم خسته از اصول کهنه و اصلاحات بی نتیجه چند ده ساله در جستجوی راه حل دیگه ای هستند، بعضی دنبال بر اندازی، بعضی به دنبال کودتا، تغییر قانون اساسی، سوریه شدن و همه فکر می کنند با تغییر اوضاع، با تغییر رهبر و رییس جمهور و وزیر اوضاع مملکت درست می شود.

من اما فکر می کنم ما در چاهی عمیق تر از بحران اقتصادی و ی افتادیم. بحرانی که حتی در وصف نمی گنجه.

تنها تصور کنید که همین فردا کلیت نظام تغییر کرد، بهترین نظام ی دنیا در ایران حاکم شد. کل وزرا و رییس جمهور عوض شدند، تمامی مدیران و روسا عوض شدند، قضات و معلم ها عوض شدند، همه و همه تغییر کردند

فکر می کنید اوضاع درست می شود، اقتصاد و ت و فرهنگ این مملکت درست می شود؟ حتی در صورت بهترین مدیریت و نظارت؟

احتمالا تغییر رژیم و اصلاح ساختار و مدیریت خیلی ها رو امیدوار می کنه که از قهقرایی که ایران در حال افتادن به آن هست نجات بده ولی غافل از اینکه افرادی که قرار هست در این ساختار جدید مشغول به کار بشوند در همین سیستم پرورش و رشد پیدا کرده اند، با طرز فکرهای مشابه و منش های مشابه.  آیا در سیستم جدید کسی دیگه رشوه نمی گیره؟ آیا کس دیگه ای ی نمی کنه؟ اختلاس نمی کنه؟ دروغ نمی گه؟ خلاف نمی کنه؟ قانون شکنی نمی کنه؟ زمین خواری نمی کنند؟

اگه فکر می کنید با نظارت و مجازات میشه جلوی اونها رو گرفت باید پرسید آیا قضات دیگه بی عدالتی نمی کنند؟ حق و نا حق نمی کنند؟ ماموران و بازرسان دیگه رشوه نمی گیرند؟ با رسیدن سهمشون چشم پوشی نمی کنند؟

حقیقت اینه که در ایران امروز اکثر افراد به طرز باور نکردنی اصول و ارزش های انسانی رو فراموش کردند و زیر پا می گذارند، در واقع کمتر کسی رو می تونید پیدا کنید بشه به عنوان یک انسان بهش اعتماد و اطمینان کرد از رییس جمهور تا میوه فروش، از قاضی تا معلم، از وزیر تا راننده تاکسی.

حقیقت اینه که در ایران ما نه با بحران اقتصادی و ی و فرهنگی که با یک بحران تمدن انسانی مواجه هستیم که به مرور و در طی چهل سال گذشته چنان پیشرفت کرده که بعید به نظر میرسه بتوان به هر شکلی اصلاحش کرد و یا حتی متوقفش کرد.

به قول بزرگی هر مردمی همانقدر که لیاقتش را دارند زندگی می کنند، افرادی که امروز در جلوی صرافی ها به خاطر چند صد تومان سود بیشتر صف کشیده اند غافل از اینکه با همین کار چند ده میلیون از سرمایه و دارایی جمعی و ملی تک تک آنها به فنا میره، تنها مشتی از خروارها مردمی هستند که تنها با منفعت طلبی به منافع شخصی صرف خود فکر می کنند، غافل از اینکه چطور ذره ذره در حال ذوب کردن کشور خود هستند.

همه مردم از اختلاس گران کلان تا بقال گران فروش به نوعی و در حد خود در زوال و انحطاط این جامعه نقش دارند و بدتر اینکه به شکلی بدتر آن را به نسل بعد منتقل می کنند. هر کسی به فکر بستن بار خود در این آشفته بازار است در حالیکه حتی تصور نمی کنند زمانی که ارکان اقتصادی و فرهنگی کشور فرو بریزد دیگر این منافع و سودها هیچ ارزشی نخواهد داشت. 

تنها کلمه ای که می تواند این حجم انحطاط و زوال یک ملت را به شکل کامل توصیف کند فقط و فقط "فروپاشی تمدن " چیزی که بلایی به مراتب بدتر از سوریه بر سر ایران آورده است.

آری من از نهایت شب حرف می زنم.


خلاصه ای از نوشته: صدرا نادری


رویای میلیاردر شدن و کاسبان رویا فروش

17 نکته برای راه اندازی فروشگاه اینترنتی

۱۰ ویژگی نتورکر های موفق

نمی ,فکر ,تغییر ,بعضی ,کنند؟ ,کنه؟ ,فکر می ,نمی کنه؟ ,نمی کنند؟ ,درست می ,رییس جمهور

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ هنری مهران|تندیس چت|آدرس اصلی بسم رب الشهدا و الصدیقین برگ اول ~My Fantasies فروشگاه مهندس نیک متفاوت از سراسر ایران مجتمع نسیم علوم پزشکی پردیسان transfer24plus iNoti هساره واران